هنر نوگرایی چیست

هنر نوگرا یا هنر مدرن، ماحصل یک جنبش هنری و فرهنگی است که از اوایل قرن بیستم، به ویژه از سال ۱۹۱۴ به بعد، شکل گرفت. این مکتب به عنوان نمایانگر مجموعهای از جریانهای اصلاحطلبانه در حوزههای مختلفی از جمله هنر، معماری، موسیقی، ادبیات و صنایع دستی شناخته میشود.نوگرایی بهعنوان یک فرآیند تاریخی، تأثیر بسزایی بر زمینههای متنوعی از جمله فلسفه، علم، سیاست و اقتصاد گذاشت. مدرنیسم شامل مجموعهای از جنبشهای سیاسی، فرهنگی و هنری است که ریشه در تغییرات عمیق اجتماعی و اقتصادی در جوامع غربی در اواخر قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم دارد.
در واقع، نوگرایی به تفکری اشاره دارد که بر قابلیت انسان در ایجاد تغییرات و بهبود محیط زندگیاش با بهرهگیری از علم، فناوری و آزمایشهای عملی تأکید میکند. این مکتب به تغییرات بنیادین در نگرشها و رویکردها نسبت به هنر و زندگی انسانی منجر شد و به دنبال آن، تلاش برای کشف روشهای جدید و نوآورانه در تمامی عرصهها را تشویق کرد.
جنبش هنر نوگرای ایران
ریشههای جنبش نوین سقاخانه در ایران به دهه ۱۹۶۰ برمیگردد، زمانی که گروهی از هنرمندان ایرانی، نظیر پرویز تناولی، زندهرودی، پیلارام و اویسی، به سوی هنر فولکلور ایران با رویکردی نوین و مدرن گراییدند. پرویز تناولی، در پی بازگشت دومش از ایتالیا به ایران، متوجه شد که روح هنر فولکلور دینی همچنان در میان طبقات پایینتر جامعه زنده و پرشور است. او با تأسیس «آتلیه کبود»، فضایی را فراهم کرد که در آن شاعران و هنرمندان به دیدار و تبادل نظر میپرداختند و هنرمندانی نظیر زندهرودی نمایشگاههای خود را در آن برگزار میکردند. این تبادل نظرها به تدریج شکلگیری مکتب نوین سقاخانه را رقم زد.
این تحولات در زمانی رخ داد که تب گریز از مکتبهای هنری غربی در ایران به شدت افزایش یافته بود و هنرمندان به دنبال یافتن شیوهای ایرانی و بومی برای هنر نوین خود بودند. همچنین، با ازدواج فرح پهلوی، که از حامیان مهم هنر مدرن به شمار میرفت، با محمدرضاشاه، دربار به تشویق و حمایت از هنر ملی نوگرا پرداخت. این شرایط اجتماعی و فرهنگی فرصتی مناسب برای رشد و شکوفایی هنر ایرانی در قالبهای نوین فراهم آورد.
خاستگاه هنر مدرن چه بود ؟
هنر مدرن در قرن نوزدهم آغاز شد، دورهای که با تغییرات عظیم اجتماعی و اقتصادی ناشی از انقلاب صنعتی همراه بود. این تغییرات منجر به رشد شهرها و ظهور طبقهای جدید از کارآفرینان شد که حامیان هنری شدند و نیاز به هنر و طراحی جدید را افزایش دادند.دو پیشرفت مهم در این دوره شامل اختراع لوله رنگ قابل جمع شدن توسط جان رند و پیشرفتهای عکاسی بود که به هنرمندان امکان داد تا به شیوهای جدید هنر تولید کنند. این پیشرفتها به پیدایش سبک امپرسیونیسم منجر شد که بر نحوه نقاشی تأثیر بسزایی گذاشت.
علاوه بر تکنولوژی، هنرمندان تحت تأثیر تغییرات اجتماعی قرار گرفتند و موضوعات جدیدی را انتخاب کردند، از جمله زندگی شهری، طبیعت و تجارب انسانی. تغییر در ژانرهای نقاشی، به ویژه تاریخ و رئالیسم، به وسیله هنرمندان معاصری همچون بنجامین وست و گویا صورت گرفت.به علاوه، تحولات فلسفی نیز در هنر تأثیر گذاشتند. رشد اندیشه سیاسی و کارهای زیگموند فروید در زمینه ذهن ناخودآگاه به هنرمندان الهام بخشید تا به موضوعاتی مانند نمادگرایی، سوررئالیسم و اکسپرسیونیسم بپردازند و احساسات و تجربیات ذهنی خود را به تصویر بکشند.
هنر نوگرا از چه زمانی آغاز شد؟
تاریخی که معمولاً به عنوان نشانه تولد “هنر نوگرا ” ذکر می شود، سال 1863 است – سالی که ادوارد مانه (1832-1832) نقاشی تکان دهنده و هتاکانه خود (نهار بر روی چمن) را Le Dejeuner sur l’herbe را در پاریس به نمایش گذاشت. علیرغم احترام مانه به آکادمی فرانسه و الگوبرداری از اثر رنسانس توسط رافائل، یکی از رسوایی ترین عکس های آن دوره به حساب می آمد.
اما این صرفاً نمادی از تغییرات گسترده تری بود که در انواع مختلف هنر، چه در فرانسه و چه در سایر نقاط اروپا در حال وقوع بود. نسل جدیدی از «هنرمندان مدرن» از پیروی از فرمهای هنر آکادمیک سنتی قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم به ستوه آمده بودند و شروع به خلق طیفی از «نقاشیهای مدرن» بر اساس مضامین جدید، مواد جدید و روشهای جدید جسورانه کردند. مجسمهسازی و معماری نیز تحت تأثیر قرار گرفتند – و با گذشت زمان تغییرات آنها حتی انقلابیتر میشد – اما نقاشی هنرهای زیبا نشان داد که اولین میدان جنگ اصلی بین محافظهکاران و «مدرنهای» جدید است.
ویژگی اصلی مدرن آرت چیست؟
آنچه ما آن را “مدرن آرت” می نامیم برای یک قرن تمام ادامه داشت و ده ها جنبش هنری مختلف، و تقریباً همه چیز را از انتزاع ناب گرفته تا هایپررئالیسم را در بر می گرفت. از مدارس ضد هنر مانند دادا و فلوکسوس گرفته تا نقاشی و مجسمه سازی کلاسیک. از هنر نوو تا باهاوس و هنر پاپ. تنوع آنقدر زیاد بود که به سختی میتوان به ویژگی وحدتبخشی که آن دوران را تعریف میکرد فکر کرد.
اما اگر چیزی وجود داشته باشد که هنرمندان مدرن را از سنت گرایان اولیه و پست مدرنیست های بعدی جدا کند، این اعتقاد آنهاست که هنر اهمیت دارد. برای آنها هنر ارزش واقعی داشت. در مقابل، پیشینیان آنها به سادگی فرض می کردند که ارزش دارد. از این گذشته، آنها در دوره ای زندگی می کردند که توسط سیستم های ارزشی مسیحی اداره می شد و به سادگی «از قوانین پیروی می کردند». و کسانی که پس از دوره مدرن (1970 به بعد) آمدند، به اصطلاح «پست مدرنیست»، تا حد زیادی این ایده را رد کردند که هنر (یا زندگی) ارزش ذاتی دارد.
نقاشی مدرن از چه نظر متفاوت بود؟
اگرچه هیچ ویژگی مشخصی برای “نقاشی مدرن” وجود ندارد، اما به دلیل تعدادی از ویژگی های مهم مورد توجه قرار گرفت، به شرح زیر:
انواع جدید هنر
هنرمندان مدرن اولین کسانی بودند که هنر کلاژ، انواع مختلف مجموعه، انواع هنرهای جنبشی (از جمله موبایل)، چندین ژانر عکاسی، انیمیشن (نقاشی به علاوه عکاسی)، هنر زمین یا کارهای خاکی، و هنر پرفورمنس را توسعه دادند.
استفاده از مواد جدید در هنر مدرن
نقاشان هنر مدرن اشیایی مانند قطعات روزنامه و سایر اقلام را روی بوم خود می چسباندند. مجسمه سازان از “موضوعات تعیین شده ” مانند “عناصر از پیش ساخته” مارسل دوشان استفاده و از آنها آثار هنری ناخواسته خلق می کردند. بسیاری از این مجموعه ها از معمولی ترین اقلام روزمره مانند اتومبیل، ساعت، چمدان، جعبه های چوبی و موارد دیگر ساخته شده اند.
استفاده رسا از رنگ در هنر نوگرا
جنبش های هنر نورگرا مانند فوویسم، اکسپرسیونیسم و نقاشی میدان رنگی اولین کسانی بودند که از رنگ به طور عمده بهره برداری کردند.
تکنیک های جدید در مدرن آرت
کرومولیتوگرافی توسط هنرمند پوستر ژول چرت اختراع شد، طراحی خودکار توسط نقاشان سوررئالیست، مانند فروتاژ و دکالکومانیا توسعه یافت. نقاشان ژستورالیست Action Painting را اختراع کردند. هنرمندان پاپ «نقاط بندی» و چاپ سیلک را به هنرهای زیبا معرفی کردند. دیگر جنبشها و مکاتب هنر مدرن که تکنیکهای جدید نقاشی را معرفی کردند، عبارتند از: نئوامپرسیونیسم، ماکیولی، سنتتیسم، کلوزونیسم، ژستورالیسم، تاچیزم، هنر جنبشی، نئو دادا و اپ آرت.
دیدگاهتان را بنویسید