کوبیسم چیست و هنرمندان این سبک چه کسانی هستند؟

سبک نقاشی کوبیسم، از زمان پیدایش خود بیش از ۱۰۰ سال پیش، همواره بهعنوان یکی از شناختهشدهترین و شگفتانگیزترین مکاتب هنری مطرح بوده است. این سبک رابطه نزدیکی با هنرمندان بزرگی چون پابلو پیکاسو دارد؛ هنرمندی که با نگاهی متفاوت به موضوعات روزمره، چالشهایی را در تاریخ هنر ایجاد کرد و مسیر جدیدی را برای بیان هنری گشود.
کوبیسم چیست؟
کوبیسم، با ارائهی اشکال شکسته و ترکیبات درهموبرهم، بهطور عمده به سمت انتزاع مطلق حرکت کرده و تصاویری تلویحی و تمثیلی که در دیگر جریانهای هنری وجود داشتند را کنار گذاشت. این ویژگی، همراه با تکامل منحصر به فرد و تأثیر پایدار آن، کوبیسم را به یکی از شناختهشدهترین اشکال هنر در قرن بیستم تبدیل کرده است.
کوبیسم نقطهی عطفی در مراحل مختلف تکامل هنر مدرنیستی به شمار میآید. این سبک به عنوان پیشگام انتزاع مطلق، هنر غربی را برای نیمقرن بعدی تحت تأثیر قرار داد و الهامبخش مکاتب آیندهای چون آیندهگرایی، دادائیسم، ساختگرایی و سورئالیسم شد.تأثیر کوبیسم در دنیای ادبیات نیز مشهود بود؛ بهویژه در آثار نویسندگانی مانند گرتورد استاین، جیمز جویس و ویلیام فاکنر که از تکنیکهای زبان انتزاعی، تکرار و روایتهای چندگانه استفاده کردند. همچنین، ایگور استراوینسکی، آهنگساز مشهور، نیز از این سبک در ساخت آثار خود الهام گرفت.
تاریخچه کوبیسم
مکتب کوبیسم در دهههای ۱۹۱۰ و ۱۹۲۰ در پاریس بهویژه در محلههای مونمارتر و مونپارناس شکل گرفت و توسط پابلو پیکاسو و ژرژ براک پایهگذاری شد. این سبک هنری تأثیر زیادی از آخرین آثار پل سزان گرفت و لویی وُکسِل، منتقد هنری، نام «کوبیسم» را در سال ۱۹۰۸ ابداع کرد. نقاشیهای اولیه کوبیستها معمولاً موضوعات قابلتشخیصی داشتند، اما با گذشت زمان، به سمت انتزاعی شدن پیش رفتند.
کوبیسم تحلیلی (۱۹۱۰-۱۹۱۲) با تمرکز بر سطوح و اشکال هندسی، به نابودی پرسپکتیو سنتی و تغییر شیوه دیدن جهان منجر شد. برخلاف پیکاسو و براک که به نقاشیهای تکرنگ تمایل داشتند، خوان گریس با استفاده از ترکیب رنگهای جدید و جسورانه مشهور بود و به سبک کوبیسم ترکیبی و کلاژ روی آورد.
فرنان لژه نیز یکی دیگر از هنرمندان این مکتب بود که در سال ۱۹۱۱ در انجمن سالون دِزاندِپاندان به همراه دیگر هنرمندان کوبیست، سبک کوبیسم را بهصورت سازمانیافته معرفی کرد. این جنبش هنری با استفاده از اجزای فرهنگ عامه، تعریف هنر را بهطور چشمگیری تغییر داد.
نقاشی های معروف سبک کوبیسم
در ادامه به برخی از مهمترین آثار مکتب کوبیسم خواهیم پرداخت و ایدههای اصلی این جنبش و دستاوردهای بزرگ هر هنرمند در این سبک را بررسی خواهیم کرد.
دوشیزگان آوینیون و گرنیکا، اثر پابلو پیکاسو
دوشیزگان آوینیون اثر پیکاسو به خاطر محتوای جسورانهاش در تصویرسازی زنان فاحشه، به ویژه ژستهای جنسی آنها، در زمان خود حیرتانگیز و غیراخلاقی توصیف شد. این نقاشی که در سال 1907 خلق شد، تأثیر هنر غیر غربی را به وضوح در چهرههای ترسیمی زنان نشان میدهد و به نوعی پیشگام مکتب کوبیسم محسوب میشود. این اثر هماکنون در موزهی هنر مدرن نیویورک نگهداری میشود.
گرنیکا، دیگر اثر مشهور پیکاسو، به عنوان بیانیهای قوی علیه جنگ و واکنشی به بمباران نازیها در جنگ داخلی اسپانیا شناخته میشود. این نقاشی نمایانگر تراژدیهای جنگ و درد و رنجی است که بر مردم عادی تحمیل میشود. گرنیکا به نماد ضدجنگ و تجسم صلح تبدیل شده و پس از اتمام، در تورهای جهانی به نمایش درآمد و توجه جهانیان را به جنگ داخلی اسپانیا جلب کرد.
خانه های روستای لستک، اثر ژرژ براک
براک در این اثر نقاشی، تأثیرات دوشیزگان آوینیون پیکاسو و آثار پل سزان را به وضوح به نمایش میگذارد. او از سزان سبک نقاشی دو بعدی، استفاده از قلم و تقسیمبندی مسطح را یاد میگیرد و از پیکاسو شیوهی سادهسازی شدید فرمها و به کارگیری اشکال هندسی برای تعریف اشیاء را الهام میگیرد.
به عنوان مثال، در این اثر هیچ خط افقی مشاهده نمیشود و روش سنتی سایهزنی برای ایجاد عمق در اشیاء به کار نرفته است؛ به همین دلیل، خانهها و چشماندازها همگی بهصورت همپوشانی به نظر میرسند و فضایی که پیشزمینه نقاشی را تشکیل میدهد، کاملاً اشغال کردهاند. بهطور کلی، این اثر وفاداری ژرژ براک به تجربیات پیکاسو و همکاری نزدیک وی با او را به روشنی نشان میدهد. این نقاشی رنگ روغن در بنیاد هرمان و مارگریت روپف (Hermann and Margrit Rupf) در شهر برن نگهداری میشود و به عنوان یکی از جاذبههای گردشگری این شهر به شمار میرود.
ویولن و پالت، اثر ژرژ براک
پیکاسو و براک در سال ۱۹۰۹ با یکدیگر همکاری داشتند و عمدتاً نقاشیهایی از صحنههای داخلی با ارجاع به موسیقی، نظیر آلات موسیقی یا برگههای نُت موسیقی، را ترسیم میکردند. در این نمونههای اولیه از کوبیسم تحلیلی، براک بیشتر به دنبال تجربهی فضاسازی کمعمق از طریق استفاده از رنگهای قهوهای و خاکستری خنثی بهمنظور مسطح نشان دادن فضا بود. این اثر همچنین تلاش براک برای نمایش موضوعات مشابه از منظری متفاوت را به نمایش میگذارد.
از برخی سایهزنیها بهمنظور خلق یک حس کمعمق با اشکال هندسی متعدد و کمی رویهمافتاده استفاده شده است. آلات موسیقی نظیر گیتار، ویولن و کلارینت بهوفور در نقاشیهای هنرمندان کوبیست، بهخصوص آثار باروک بهعنوان یک نوازنده، دیده میشود. این آثار با اتکا بر موضوعات تکراری به دنبال ترغیب بیننده برای تمرکز بر نوآوریهای ادبیِ کوبیسم بهجای تمرکز بر اختصاصی بودن موضوع است.
کلکسیون هنری لئونارد ای لاودر
لئونارد ای لاودر (Leonard A. Lauder)، نیکوکار و میلیاردر حوزهی لوازم آرایشی، در طول ۴۰ سال اخیر اقدام به خرید شاهکارها و آثار اولیهی هنر کوبیسم، بهمنظور تشکیل مهمترین کلکسیون هنری این مکتب در قالب یک مجموعهی کاملاً خصوصی، کرده است. لاودر که از همان سنین نوجوانی در مدرسه عاشق سبک کوبیسم بود، قول داد تا کلکسیون خود، شامل بیش از ۸۰ اثر هنری همراه با آثار جدید، را وقف موزهی هنر متروپولیتن کند.
این موزه در سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ یک نمایشگاه بزرگ با عنوان «کوبیسم: کلکسیون لئونارد اِی لاودر» برگزار کرد که در آن آثار نقاشی، کلاژ، طراحی و مجسمهسازی ۴ هنرمند برجستهی سبک کوبیسم یعنی ژرژ براک، خوان گریس، فرنان لژه و پابلو پیکاسو به نمایش درآمد.
وقتیکه از لاودر سؤال شد که چرا تصمیم به وقف این کلکسیون عظیم به موزهی متروپولیتن گرفته است، او در پاسخ گفت: «من میخواستم تا این آثار را به یک موزه انتقال دهم و باور دارم که این موزه، موزهی متروپولیتن خواهد بود.»
سونیا و رابرت دلونی و کوبیسم ارفیک
سونیا و رابرت دلونی به خاطر خلق روابطی میان رنگها و فرمها و وجود همزمان واقعگراییهای چندگانه در آثار خود مشهور هستند. آنها نام سبک خود را تقارن گرایی گذاشتند. منتقد هنری، گایوم آپولینر، نام این سبک جدید را کوبیسم اُرفیک یا اُرفیسم (Orphism) گذاشت. نقاشی سونیا از نوازندگان موسیقی فلامنکو یکی از نمونههای این سبک است.
سونیا معتقد است: «اگرچه او از یک زبانِ مشابه با اشکال موجود در نقاشی هنرمندان کوبیست استفاده کرده است، اما او از نظر اهداف فکری هیچ شباهتی با آنها ندارد. فرمها و اشکال او تنها رگهایی برای رنگ بودهاند. اگر فرمهای او حالت هندسی داشتهاند، تنها به این خاطر است که این المانهای ساده و قابلمدیریت، برای توزیع رنگهایی که روابط آنها موضوع واقعی جستوجوی ما را شکل میدهند، مناسب بودهاند.»
ایده های مهم کوبیسمی
هنرمندان کوبیست به دنبال رهایی از پرسپکتیو و مدلسازیهای واقعی بودند و به جای آن، فرمهای باز و اجسام تیز را با عبور فضا از داخل آنها و ادغام پیشزمینه و پسزمینه نمایش دادند. این رویکرد، پاسخی به تغییرات فضا، حرکت و زمان در دنیای مدرن به شمار میرود و به دو فاز تقسیم میشود. فاز اول، “کوبیسم تحلیلی” نام دارد، در حالی که فاز دوم، هنرمندان به استفاده از مواد غیرهنری و نشانههای انتزاعی، مانند روزنامه، روی آوردند و به وقایع عصر خود، نظیر جنگ جهانی اول، توجه کردند. کوبیسم با تأکید بر اتحاد صحنه و بوم، زمینهساز هنر غیربازنمایی شد و هنرمندانی مانند پیت موندریان از این تجربیات بهره بردند تا به کشف کاربردهای شبکه و نظامهای انتزاعی ادامه دهند.
دیدگاهتان را بنویسید