تاثیر هنر نقاشی

نقش و اهمیت هنر در زندگی:
تاثیر هنر در زندگی این است که به مردم امید و نشاط میدهد. کار دیگر هنر این است که دوست داشتن زندگی را به انسان میفهماند و «زندگی با صفا» را به او نشان میدهد.هنر پدیدهای است که از دیرباز نقشی بسزا در زندگی انسان دارد و تاثیر این موضوع چنان بوده است که همراه بسیاری از صاحبنظران و اندیشمندان در ادیان و مکاتب مختلف از آن به عنوان وسیلهای کارآمد و موثر در جهت ترویج و تبلیغ اندیشهها و رفتار مورد نظر خود از آن استفاده کردهاند.«هنر از قدیمیترین و موثرترین پدیدههای زندگی فردی و اجتماعی انسان است»، تا جایی که هیچ وسیله یا روش زندگی را نمیتوان پیدا کرد که هنر به نوعی در آن نفوذ نکرده باشد.
تاثیر هنر بر زندگی انـسان:
آرامش نیرویی است که تمامی انسانها در زندگی به دنبالش هستند و هر کس به طریقی آن را به دست میآورد؛ بعضیها با کارکردن، بعضی با مهمانی رفتن، برخی با ورزش، درد دل کردن، مهمان دعوت کردن و… اینجا به راهکاری اشاره می شود که با هنر میتوانیم هم به آرامش روانی برسیم و هم تخلیه هیجانی بشویم و هر حسی که داریم (حس خوب ، حس بد، خشم، عشق، تنفر، مبارزه، انتقام، شادی و هزاران حس دیگر) را بروز دهیم و بیرون بریزیم و سبک شویم و آرامش و صبوری را بیاموزیم وآن هم خلق یک اثر هنری است.تاثیرگذاری هنر در زندگی انسان یک موضوع بسیار گسترده و جذاب است. این تأثیرات در زندگی روزمره تا ابعاد عمیقتری مانند ارتباط انسان با جوامع و فرهنگها گسترده میشوند. در ادامه، برخی از جوانب این تأثیرات را بررسی میکنیم:
- انتقال احساسات و ارتباط انسانی: هنر به عنوان یک زبان بدون کلمات میتواند احساسات را به نحوی انتقال دهد که کلمات نمیتوانند. آثار هنری میتوانند افراد را به عنوان یک جامعه یا فرد با احساسات و تجربیات مشترک یکدیگر ارتباط دهند.
- تأثیر در تحول فردی: هنر میتواند تأثیر زیادی در تحول فردی داشته باشد. از طریق آثار هنری، افراد ممکن است با ارزشها، ایدهها و هویت شخصی خود آشنا شوند و در مسیر رشد و تعالی شخصی خود قرار گیرند.
- تعمیق درک فرهنگی: هنر به عنوان یک بازتاب از فرهنگ، زبانها، و تجربیات مختلف میتواند به افراد کمک کند تا فراتر از مرزهای فرهنگی خود بروند و با دیگران همدردی کنند.
- تحریک خلاقیت و تفکر پویا: هنر میتواند فرآیند خلاقیت را تشویق کند و افراد را به تفکر پویا و حل مسائل باز کند. این توانایی به فرد کمک میکند تا در مواجهه با چالشها بهتر عمل کند.
- تأثیر در انتقال دانش و تاریخ: هنر اغلب داستانها و تاریخهایی را نقل میکند که در دیگر رسانهها به این شکل واضح نمیشوند. این نقل و انتقال میتواند به نگاه دقیقتر و عمیقتری به تاریخ و جوانب مختلف جامعه منتقل شود.
آموزش هنر به کودکان
اغلب کودکان زمانی که در خانه به آنها مداد شمعی یا گواش داده میشود، احساس خوبی پیدا میکنند؛ چرا که احساس میکنند اجازه دارند احساساتشان را از طریق کار هنری ابراز کنند.کودکان بیشتر گرایش دارند وقایع ناخوشایند را از طریق هنر ابراز دارند. آنها زمانیکه نمیتوانند و یا نمیخواهند چیزی را بر زبان بیاورند، خیلی راحت آن را در قالب تصویر بر روی کاغذ میآورند. حتی آسیبهای روانی که ریشه در اعماق روح فرد دارند و در ناخودآگاه او جای گرفتهاند، خیلی راحت از طریق هنر از درون فرد بیرون کشیده میشوند. زمانیکه این احساسات منفی از درون فرد بیرون بیایند، بهبودی حاصل و روح فرد پالوده خواهد شد.
مزایای عمده مهارت نقاشی که موجب ارتقای سلامت ذهن و بهبود کیفیت زندگی میشوند :
- تاثیر نقاشی در پرورش خلاقیت
برای اشخاصی که نیمکره راست مغزشان غالب است، انجام کارهای هنری ازجمله نقاشی راحت تر است، اما نباید تصور کرد افرادی که دارای نیمکره چپ غالب هستند نمیتوانند این کار را انجام دهند؛ ازجمله ویژگیهای این دسته از افراد این است که توانایی تمرکز و تمرین بالایی دارند، و این ویژگیها برای به دست آوردن مهارت نقاشی بسیار مهم و ضروری هستند.بدین ترتیب، افراد میتوانند با استفاده از مهارت نقاشی، قدرت خلاقیت خود را پرورش دهند.
- تقویت حافظه با نقاشی
نقاشی میتواند مهارتهای یادآوری و تقویت حافظه را از طریق تصویرسازیها و پیادهسازیهای مفهومی تقویت کند.مهارت نقاشی به افراد کمک میکند تا احساساتشان را بدون کلمات بیان کنند. نقاشی وسیلهای است که افراد با استفاده از آن بر خجالت خود غلبه کرده و شخصیت خود را در آن بروز میدهند.
- تقویت مهارتهای حرکتی و توانایی حل مسئله به کمک نقاشی
نقاشی علاوه بر تقویت مهارتهای خلاقانه، تفکر انتقادی را نیز رشد میدهد. هنرمند در زمان نقاشی باید تفکر انتقادی و مفهومی داشته باشد تا بتواند راهحلهای متعددی را ارائه دهد. آن تصوری که هنرمند در شروع نقاشی دارد ممکن است طی فرآیند نقاشی به دلایل متعددی (مانند محدودیت در رنگ) تغییر قابلتوجهی داشته باشد. دید هنری طی فرآیند نقاشی تکامل مییابد و مهارتهای حل مسئله را برای نقاش به ارمغان میآورد.همچنین، مهارتهای حرکتی نیز طی نقاشی بهبود مییابند. به دست گرفتن ماهرانه قلم نقاشی موجب افزایش حرکات دستها و انگشتان میشود. این مهارتهای حرکتی در زندگی روزمره نیز به کمک افراد میآیند.
- مزیت نقاشی در رهایی از چنگ استرس
استرس مشکلی است که همه تا حدی با آن درگیر هستند. مهارت نقاشی نیز مانند سایر رشتههای هنری با آزاد کردن احساسات افراد، استرس را دور میکنند. تمرکز فرد روی نقاشی موجب آرامش ذهن شده و مشکلات و نیازهایی که به او استرس وارد میکرده را کمرنگ میسازد. سطح استرس پایین موجب داشتن یک سبک زندگی شادتر و سالمتر شده و به بهبود سلامت ذهن نیز کمک میکند.
- ارتقای نگرش خوشبینانه با نقاشی کردن
خلق تابلوهای زیبا، موجب به وجود آمدن نگرشی خوشبینانه به زندگی میشود. یک نقاش برای خود هدفگذاری میکند تا مهارتهای خود را ارتقا داده و به هنرمندی چیرهدست تبدیل شود و زمانی که به این هدف میرسد،عکسالعمل احساسی مثبتی در وی شکل میگیرد.به مرور زمان، پیشرفتهای نقاش موجب کاهش احساسات منفی میشود و لذت و خشنودی را برای فرد به ارمغان میآورد.همچنین نظرهای مثبت دیگران نسبت به دستاوردهای فرد به وی احساس غرور و رضایت از زندگی خود میدهد.
- آموزش نقاشی و تاثیر آن در پرورش احساسات
نقاشان احساسات خود را از طریق نقاشی بروز میدهند. این امر موجب میشود تا هنرمند به وضعیت احساسی خود توجه دقیقی داشته باشد. امری که در حالت عادی ممکن است حتی متوجه آن نباشد. نقاش درواقع احساسات خود را از این طریق تخلیه میکند.حتی درمانگرها نیز مهارت نقاشی را بهعنوان درمانی برای بعضی از بیماران روانی پیشنهاد میکنند .نقاشی بهنوعی هوش احساسی افراد را تقویت و به آنها کمک میکند تا احساسات درونی خود را بهتر بشناسند.
ممکن است نقاشی خیلی بهتناسب بدن ما کمک نکند اما مزایای کلی آن برای سلامتی انکارناپذیر است.واضح است که انجام نقاشی بهعنوان یک سرگرمی موجب رشد سلامت ذهن در همه سنین میشود.این شاخه از هنر نهتنها در هنرمند بلکه در اطرافیان وی نیز حس شادی را القا میکند.
نقش هنر در زندگی روزمره افراد
متخصصان در حوزه سلامت روان هم با آزمایشاتی که بر روی تعداد زیادی از افراد انجام دادند به این نتیجه رسیدند که افرادی که دو ساعت و یا حتی روزهای بیشتری را در هفته به انجام کارهای هنری اختصاص میدهند، وضعیت روحی بهتری نسبت به افرادی دارند که زمانی را برای هنر نمیگذارند. چرا که هنر میتواند استرس شما را کاهش دهد و شما را از انزوای اجتماعی دور کند. اینجاست که نقش هنر در زندگی افراد خود را نشان میدهد.
بیشترین تاثیری که هنر میتواند داشته باشد این است که به افراد کمک میکند تا سلامت روان خود را از طریق خلاقیت بهبود بخشند و بدون نیاز به استفاده از کلمات، خود را ابراز کنند. با بالا رفتن سن و کم شدن ارتباطات با افراد و همچنین کاهش توان جسمی، هنر میتواند کمک بسیاری کند تا از نظر روحی و جسمی حالتان را بهبود بخشید.
بشر در طول تاریخ هیچوقت بدون هنر زندگی نکرده و هنر از آغاز زندگی همواره همراه او بوده است. هنرمند هم مانند انسانهای دیگر در جامعه زندگی میکند ولی یک فرق اساسی که بین او و بقیه افراد جامعه وجود دارد این است که هنرمند نسبت به مسائلی که در اطرافش اتفاق میافتد واکنش متفاوتی دارد. او با توجه به آنچه که میبیند و میشنود اثری هنری خلق میکند. زمانی که مسائل و دغدغهها در قالب هنر جای میگیرند، میتوانند تاثیر بهتر و متفاوتتری را بر افراد جامعه بگذارند.
در این میان هنرمندی توانمند است که بتواند تاثیر بگیرد و تاثیر بگذارد و اینکه او میخواهد واقعا چه تاثیری بر مخاطب بگذارد و چه مفهومی را با هنرش برساند به خود هنرمند برمیگردد. نقش و تاثیر هنر در زندگی اجتماعی، دادن امید و نشاط و حس خوب به انسانهاست. هدف هنر تاثیر است. اگر هنر تاثیر و ماندگاری نداشته باشد ارزشی ندارد. مطمئنا هر هنرمندی دلیلی برای خلق اثرش دارد و هر هنری تاثیر خود را خواهد گذاشت.
هنر و تاثیر آن در زندگی انسان ها همیشه مشهود بوده است، هر هنری به نوبه خود روح و روان انسان را پالایش داده و انرژیهای مثبت را افزایش و انرژیهای منفی را کاهش میدهد. ارسطو سالها پیش اصطلاحی به نام «کاتارسیس» را در هنر نمایش به کار برد، به این معنا که تماشاگر با دیدن رنج و عذاب قهرمان داستان با او همذاتپنداری کرده و بعد از به پایان رسیدن این غم و رنج در به دست آوردن تجربهای عظیم شرکت میکند.
شخص با دیدن یکسری از اتفاقات و بدون اینکه در آنها شریک باشد دردها و رنجهایی را تجربه میکند. میتوان این بعد را به عنوانی بعدی از هنر دانست که به پیشگیری از بیماریهای روحی میپردازد. هنر، نگاه کردن از دیدی دیگر به زندگی است. هنر قرار است که ما را رشد دهد. اینکه ما با نگاه کردن به دنیای اطرافمان به درکی از هستی برسیم. زمانی که ما به درک مفهوم تاثیر و نقش هنر در زندگی افراد نرسیدیم، بیماریهای روحی هم دقیقا از همینجا بروز میکنند.
تاثیر نقاشی بر روح و روان
افرادی که به طور مداوم مهارتهایی خلاقانه مثل نقاشی را انجام میدهند، با بالا رفتن سن دچار بیماریهای فراموشی نمیشوند. نقاشی وسیلهای برای رسیدن به آرامش روحی است که افراد با استفاده از آن شخصیت خود را بروز میدهند. دید هنری و مهارتهای حرکتی طی نقاشی بهبود مییابند. به دست گرفتن قلم نقاشی باعث افزایش حرکات دستها و انگشتان میشود. این مهارتهای حرکتی در زندگی روزمره هم به افراد کمک میکنند.
نقاش احساس خود را از طریق نقاشی نشان میدهد و این باعث میشود تا هنرمند توجه دقیقتری نسبت به وضعیت روحی و احساسی خود داشته باشد، چیزی که شاید در حالت عادی حتی متوجه آن هم نشود. نقاشی به افراد کمک میکند تا احساسات درونی خود را بهتر بشناسند. نقاشی کشیدن نه تنها وسیلهای برای سرگرمی است بلکه باعث رشد سلامت ذهن در همه سنین میشود و حسی از شادی و حال خوب را هم برای شما و هم برای اطرافیانتان به ارمغان می آورد.
اهمیت هنر در زندگی اجتماعی
«هنر در حكم یك زبان است؛ زبان بدیع عواطف و هیجان ها و منعكس كنندهى عمیقترین احساسات ارواح پر تلاطم. هنر از لحاظ بی شایبگی خود برتر از زبان است و از لحاظ بین المللی و جهانی بودن بر زبان های ملی تفوق دارد. متفكر بزرگ آگوست كنت معتقد است كه «هنر بخشی از زبان است كه تمام افراد نوع بشر آن را درك می كنند و به معانی آن پى می برند». در نظر فیلسوف مزبور هنر زبان حقیقی جهان است.»
هنر زاییده اجتماع بوده و در جامعه شکل گرفته و پدید میآید زیرا هنر، در خلا شکلگرفته و پدیدار نمیگردد و هنرمند هنگامی که روایتگر عالم خارج است به نمایش دنیای درونیای که هیچ ارتباطی با عالم خارج نداشته باشد نمیپردازد، بلکه نمایش حیات باطنی و کیفیات نفسانیاش بازتاب دهنده محیط وی بوده و حیات اجتماعی را منعکس میسازد. بدین ترتیب عواطفی که آثار هنری در ناظرین تولید مینماید جنبهای اجتماعی دارد.
گویو در کتاب زیبای خود موسوم به «هنر از لحاظ جامعه شناسی» از نظریهى فوق پشتیبانی نموده و معتقد است که هنر هم از لحاظ اصل و منشا و هم از لحاظ هدف خود یک امر اجتماعی است. نویسندهى مزبور در این باب میگوید: «هنر عبارت است از بسط جامعه به تمام موجودات عالم طبیعت و به تمام واقعیات خیالی است و این بسط و توسعه به وسیلهى احساسات انجام میگیرد. پس عاطفهی هنری اصولا اجتماعی بوده و نتیجهى آن بسط حیات فردی و شخصی است که با حیات وسیعتر جهانی یکی گردد. پس عالیترین هدف هنر عبارت است از ایجاد عواطف و احساسات اجتماعی». هنر با تولید عواطف و ایجاد صور ذهنی مشترک بیشتر از منافع و تمایلات دیگر که غالبا موجب اختلاف میگردد اذهان و وجدان های مختلف را به هم نزدیک می سازد.
هنر بیشتر از آن که موجب تفرقه گردد سبب اتحاد و نزدیکی می شود و رابطهى دلبستگی عمیقی میان دست هاى مختلف اجتماعی برقرار می سازد، احساساتی که در برابر آثار هنرمندان دست میدهد یکی از موثرترین عوامل حیات خانوادگی و دوستی است.هنر در حکم یک زبان است؛ زبان بدیع عواطف و هیجان ها و منعکس کنندهى عمیقترین احساسات ارواح پر تلاطم. هنر از لحاظ بی شایبگی خود برتر از زبان است و از لحاظ بین المللی و جهانی بودن بر زبان های ملی تفوق دارد. متفکر بزرگ آگوست کنت معتقد است که «هنر بخشی از زبان است که تمام افراد نوع بشر آن را درک می کنند و به معانی آن پى می برند». در نظر فیلسوف مزبور هنر زبان حقیقی جهان است.
هیچ چیز به اندازهى هنر مبین افکار و احساسات شخص نمیتواند باشد و سیر فرهنگ و تحولات انسانی و محیطی را که شخص هنرمند در آن قرار گرفته است نمیتواند بیان دارد. اگر بخواهیم انسان را بشناسیم و از تمام کیفیات گذشته و حال او آگاه شویم، هیچ چیز به اندازهى هنر ما را بدین مطلب آگاه نمیکند؛ چه تمام تحولات بشر در هنر نهفته است از قبیل: جنگها، موفقیتها، نابودیها، مذهب، سطح فکر، افکار و احساسات و… .
زمانی که آرامش برقرار است ، هنر چیزهای دیگری عرضه داشته است تا زمان جنگ، استقلال فکری و عدم آن، تحولات زمان جنگ و خلاصه هر گونه نبوغ، ابتکار و خرافات در هنر نمایان است. اکنون جنبهای جدی و فجیع هنر را میتوانیم پی ببریم و اگر آن را در حکم بازی و تفریح بدانیم جنبهای مزبور همیشه در نظر ما مجهول خواهد ماند. ممکن است اشخاصی خود را فدای هنر نمایند ولی کسی این از خود گذشتگی را دربارهى بازی و تفریح انجام نمیدهد.یکی از نویسندگان ژاپنی نیمه ى دوم قرن نوزده می گوید:« هنر بزرگ آن است که در راه آن انسان خود را فدا نماید»
هنر بازگو کننده عقدههای نهفته در ضمیر جامعه است از این جهت هنر میتواند نقش روانکاوی اجتماعی را داشته باشد که با بیرون کشیدن دردهای نهانی و عقدههای پنهانی التهابات تاریخی و انفجارهای اجتماعی را التیام بخشد و جامعه را دوباره به سوى تعادل سوق دهد و ضامن سلامت و سعادت و شکوه و ترقی و تکامل آن گردد.هنر نقش بسیار مهم و انکار ناپذیری در روند تکامل اجتماعی داشته و خواهد داشت یکی از وسایل بسیار مهم پیشرفت بشریت هنر بوده و میباشد که اگر هنر و هنرمند در تاریخ بشریت وجود نمیداشت تکامل جوامع انسانی بدین صورت که امروز شاهد آن هستیم ممکن نبود.
هنر اکسیر تکامل، تحول، تحرک، ترقی و بالندگی و تعالی و سازندگی اجتماع انسانی است که در طول تاریخ وقتی که جماعتی گرد هم جمع میشدند و اجتماعی را شکل میدادند دست به هنر آفرینی میزدند تا بتوانند بر اثر تعامل هنر و اندیشه و روح بشری روند تکامل جامعه را تسریع کنند؛ بنابراین هنر اساسیترین نقش را در حرکت تحولات تاریخ انسان داشته است.در اهمیت هنر در زندگی اجتماعی حرفی نیست که تاثیر مثبت، فوری و حیاتی دارد و در آینده نیز براى روح جوامع انسانی نیازی است ضروری که هیچ جامعهای بدون هنر نمیتواند روح پر نشاط داشته باشند.
دیدگاهتان را بنویسید