تفاوت نقاشی و گرافیک

نقاشی و گرافیک چه تفاوت هایی باهم دارند؟
گرافیک با نقاشی تفاوت خیلی زیادی دارد و دو مقوله کاملا متفاوت هستند اما ظاهرا هنوز که هنوزه تفاوت این دو، برای عموم مردم واضح و آشکار نیست ما در این مقاله سعی کرده ایم تفاوت های هر دو رشته و هرکدام از رشته های نقاشی و گرافیک را جداگانه تفسیر و معنی کنیم .
- اولین تفاوت در معنا و مفهوم است.گرافیک، هنر ترسیم خط و نوشته برای القای پیام است و نقاشی، نگارگری یا صورتگری است.گرافیک، قاعدتا هشتاد درصد از آن کار با نرم افزار است و مربوط می شود به انواع تبلیغات و امروزه بسیار کاربردی شده و همه مشاغل به نوعی وابسته به گرافیک و تبلیغات هستند.نقاشی اما صرفا جنبه تزئینی و زیبایی دارد که خیلی هم کاربری و ضروری نیست.نقاشی هنر صِرف است اما گرافیک همیشه هنر نیست.یعنی اگر گرافیک در خدمت تبلیغات قرار بگیرد، می شود graphic design اما اگر دلی و بی هدف کار شود، می شود graphic art اما نقاشی عمدتا جنبه تبلیغ ندارد و صرفا جنبه زیبایی دارد.
- در مواجهه با نقاشی، وظیفه برقراری ارتباط به عهده مخاطب است که باید تلاش کند تا یک اثر هنری را بفهمد.اما در گرافیک وظیفه برقراری ارتباط بر دوش خودِ اثر است و اثر گرافیکی باید تلاش کند تا مخاطب را به طرف خود جذب کند و معنا و مفهوم و پیام خود را القا کند نه اینکه مخاطب زور بزند تا محتوای اثر را درک کند.
- اثر نقاشی کاملا شخصی و گویای حرف و فکر هنرمند نقاش، بدون در نظر گرفتن مخاطب است.مثلا خورشید می تواند آبی باشد یا آسمان می تواند سبز باشد….اما در اثر گرافیک تقریبا چنین تصوراتی شدنی نیست چرا که شخصی نیست و باید معنای اثر و دیدِ مخاطب در نظر گرفته شود.
- نقاشی تکثیر نمی شود حداقل با هدف تکثیر ارائه نمی شود اما گرافیک بر اساس تکثیر، طراحی و تولید می شود.منظور از تکثیر:چاپ، فیلم های اپتیک، فیلم های مگنت، امواج الکترونیکی و …. می باشد.
- از همه مهم تر اینکه یک گرافیست می تواند یک نقاش هم باشد اما یک نقاش نمی تواند گرافیست هم باشد.
گرافیک یکی از رشتههای هنری است که با پیشرفت تکنولوژی و فراگیرشدن رایانه، جای خودش را میان جوانان باز کرده است. برخی گمان میکنند این همهگیری به دلیل ارزان و در دسترس بودن ابزار طراحی است که بر خلاف هنرهای دیگر (مانند نقاشی) ملزومات خاصی نیاز ندارد. برخی هم معتقدند رایانهها کار را ساده کردهاند و هر کس به صرف داشتن دیدگاه هنری و حتی بدون تبحر عملی، میتواند به خلق اثر بپردازد.
نقاشی چیست؟
نقاشی اثر هنری با رنگ های متنوع است. حوزه هایی که در نقاشی به آن پرداخته می شود شامل گواش، آبرنگ، مداد رنگی، پاستیل و … است. هنرمندان نقاشی را تنها اشکال، خطوط، رنگ ها و بافت های مختلفی می دانند که به بیان احساسات و روح آنها پرداخته می شود. اصولا می توان نقاش هارا به عنوان هنرمند ماهر شناخت و خلاقیت خاصی در ایجاد طرح پیاده نخواهند کرد. در نتیجه به عنوان هنرمند خلاق شناخته نمی شوند.هنر نقاشی یکی از مهم ترین و پرطرفدار ترین هنر هایی است که در سالیان طولانی مورد توجه افراد بسیاری قرار گرفته است . گسترش و محبوبیت این هنر به اندازه ای است که مبالغ بسیار بالایی سالانه در تجارت هنر نقاشی مبادله می شود. هنر نقاشی از جمله هنر هایی است که در طول سالیان مورد توجه افراد مختلف جامعه قرار گرفته و از آن به جهت بیان مفاهیم متفاوت و مهمی در زندگی استفاده شده است.
اگر بخواهیم بدانیم نقاشی چیست و هنر نقاشی را تعریف کنیم باید بگوییم که هنر نقاشی در واقع به تصویر درآوردن ذهنیت یا واقعه ای اتفاق اتفاده بر روی سطحی قابل ترسیم است . می توان اینگونه گفت که هنر نقاشی استفاده از رنگ ها بر روی سطوح برای شخصیت بخشیدن به سطحی خام می باشد. نقاشی هنری قدرتمند است و نقاشان به واسطه قدرت این هنر توانسته اند در طول زندگی بشر مفاهیم بسیاری را به انسان ها آموزش دهند.
در واقع نقاشی بیان تصویری مفاهیم و واقعیات زندگی است. شاید شما تصور کنید نقاشی تنها به وسیله قلمو و مداد یا آبرنگ امکان پذیر است اما باید بگوییم این تصور اساس درست نیست در واقع هنر نقاشی هنری بی نظیر و نامحدود است شما برای خلق یک آثار هنری نقاشی می توانید از دست ، قلمو ، چوب ، چاقو و هر آنچه که می خواهید برای خلق تصویر مورد نظر استفاده نمایید. با این توضیحات می توان پی برد که نقاشی چیست و چگونه بر روی ما تاثیر می گذارد.
گرافیک چیست؟
این کاملاً درست است که با نرمافزارهای گرافیکی خیلی کارها سادهتر شده است، اما این فقط در بحث اجراست، حتی خود اجرا هم نیاز به تجربه و تخصص دارد، گرافیک قبل از اینکه اجرا بشود نیازمند ایده است، حتی وقتی شما ایده هم داشته باشید و ابزار کار را هم بشناسید باز هم برای خلق یک اثر ایده آل نیازمند دانش بصری هستید. شناخت عناصر بصری، ترکیببندی، رنگشناسی و استفاده مناسب از تصویر و نوشته همه نیازمند دانشی فراتر از علم استفاده از کامپیوتر و نرمافزارهای کامپیوتری است. به عنوان مثال نشانه موزه رضا عباسی کار استاد مرتضی ممیز است اما خوشنویسی آن کار استاد محمد احصایی است.
در جایی خواندم که استاد ممیز از استاد احصایی خواستهاند خوشنویسی را برایشان انجام دهند و سپس با آن نشانه را طراحی کردند و خود آقای احصایی از دیدن نتیجه کار بسیار شگفتزده شده بودند. این نشانه بسیار زیبا حاصل ترکیبی از خوشنویسی، طراحی، ترکیببندی و… است که با یک ایده بسیار عالی در کنار هم قرار گرفته اند. این میشود یک کار منحصر به فرد و ماندگار در تاریخ.گرافیک را هنر ارتباط تصویری ترجمه کردهاند، یعنی انتقال مفهوم با زبان تصویر و گرافیست باید مثل یک سخنور که علم کلام میداند علم تصویر بداند و از طریق آن با توجه به نوع پیام و نوع مخاطب ارتباط را برقرار کند.
با نرمافزارهای گرافیکی خیلی کارها سادهتر شده است، اما این فقط در بحث اجراست، حتی خود اجرا هم نیاز به تجربه و تخصص دارد، گرافیک قبل از اینکه اجرا بشود نیازمند ایده استامروزه همه گوشیهای موبایل دوربینهای خوبی دارند، ولی آیا همه کسانی که از این گوشیها استفاده میکنند عکاس هستند و میتوانند عکسهای خوب بگیرند؟ قطعاً نه! درست است که وقتی شما هزار فریم عکس با گوشی موبایل میگیرید، چندتایی هم اتفاقی خوب از آب درمیآیند ولی کار یک عکاس حرفهای چیز دیگریست.
ولی همه اینها باز به سفارشدهنده برمیگردد که میخواهد کاری در چه سطحی تحویل بگیرد، همزمان که جوانان زیادی با فراگیری نرمافزارهای گرافیکی وارد این بازار شدهاند، سطح درک صاحبان صنایع و سفارشدهندگان نیز نسبت به هنر گرافیک رشد قابل توجهی داشته و متوجه شدهاند که کار یک حرفهای و یک آماتور تفاوت زیادی با هم دارند و البته هنوز هم جای فرهنگسازی در این زمینه وجود دارد.هر چه آثار گرافیک بهتری خلق شوند، سواد بصری جامعه رشد بیشتری پیدا میکند و سطح توقع عموم جامعه از این هنر نیز بالاتر میرود و یاد میگیریم چیزهای خیلی بیشتری از یک نرمافزار گرافیکی برای خلق یک اثر ماندگار لازم است.
1- تفاوت اول: هنر و رسانه
نقاشی عموما زیرمجموعه هنر است که این هنر شدت و ضعف دارد اما گرافیک همیشه هنر نیست. گاهی هم تبدیل به رسانه می شود ؛ مثل وقتی که در خدمت تبلیغات (تجاری، فرهنگی و سیاسی) قرار می گیرد. البته گاهی هم تلفیقی از هنر و رسانه است. درست مثل زمانی که در خدمت رسانه ها (چاپی، الکترونیکی، دیجیتالی و سایبر) قرار می گیرد. بطور کلی آنگاه که هنر مطلق است garphic art وقتی که رسانه و یا تلفیقی از رسانه و هنر است graphic design نامیده می شود.
2- تفاوت دوم: ابزراها
گرافیک معمولا با ابزارها و تکنیک های دیجیتال خلق می شود برخلاف نقاشی که با ابزارهای سنتی مثل رنگ روغن،آبرنگ و رنگ های آکریلیک تولید می شود. در خلق نقاشی از قلم مو و بوم استفاده می شود در حالی که گرافیک عموما با نرم افزارهای کامپیوتری مثل Adobe Photoshop، InDesign و Illustrator خلق می شود.
3- تفاوت سوم: برقراری ارتباط
در مواجهه با نقاشی، وظیفه برقراری ارتباط به عهده مخاطب است و اوست که باید تلاش کند تا با اثر هنرمند نقاش ارتباط برقرار کند. اما در گرافیک برعکس است و وظیفه برقراری ارتباط بر دوش خود اثر گرافیک نهاده شده یعنی اثر گرافیکی، بایستی تلاش کند تا مخاطب را به طرف خودش جذب کند نه اینکه مخاطب زور بزند تا محتوای اثر گرافیک را درک کند.علت ناتوانی بسیاری از آثار گرافیک ناشی از ندانستن همین تفاوت دوم است. البته برای نکته سنج ها ممکن است سوال مطرح شود که پس مینی مالیسم در گرافیک یعنی چه ؟ که چون این مبحث طولانی است اجازه دهید در پست های بعدی در این باره با شما بحث کنم.
یک نکته دیگر را هم می توان گفت؛ برای دیدن آثار یک هنرمند نقاش، این مخاطب است که به گالری و موزه می رود تا آثارش را ببیند. یعنی مخاطب به طرف “اثر” می رود در حالی که در گرافیک، معکوس این اتفاق رخ می دهد و این “اثر” گرافیک است که به طرف مخاطب می رود. شهروندان در حال عبور و مرور از کوچه و خیابان هستند که بیل بردها و پوسترها و . . . به طرف شان می آیند و می خواهند به زور پیام شان را به آنها منتقل کنند.
4- تفاوت چهارم: شخصی و غیرشخصی بودن
“اثر” نقاشی کاملا شخصی است و گویای حرف و فکر هنرمند نقاش است بدون در نظر گرفتن مخاطب. از این رواست که می گوییم او می تواند چنین تصور کند : خورشید؛ مثلث سبز ، زمین و صحرا ؛ آبی و آسمان ؛ قرمز چهارخانه با گل های درشت صورتی (!!) . ولی در اثر گرافیک تقریبا چنین تصوراتی شدنی نیست (بحث تصویرسازی در گرافیک، چیز دیگری است). چرا که گرافیک “شخصی” نیست و می خواهد ارتباط برقرار کند یعنی بایستی مخاطب را در نظر بگیرد. اثری که در طراحی و تولید آن، “مخاطب” نقشی نداشته باشد نمی تواند “اثر” گرافیکی موفقی باشد.
5- تفاوت پنجم: تکثیر
نقاشی تکثیر نمی شود حداقل با هدف تکثیر، ارائه نمی شود. اما گرافیک براساس تکثیر، طراحی و تولید می شود. واضح است که منظور از تکثیر، تمام گونه های آن است (چاپ، فیلم های اپتیک، فیلم های مگنت، امواج الکترونیکی و . . . ) .آثار تک نسخه ای در گرافیک جایگاهی ندارند چرا که هدف برقراری ارتباط را، عملیاتی نمی کنند. متاسفانه بی توجهی به این مسئله هم باعث شده که این روزها، گرافیک به سمت نمایشگاهی و جشنواره ای شدن پیش برود.
پوسترها و جلدهایی که فقط در یک نسخه تکثیر می شوند و به قصد رتبه و جایزه رهسپار جشنواره های خارجی، یا بر دیوار نگارخانه ها و گالری ها می نشینند و می خواهند بیان هنرمندانه آن گرافیست ـ نقاش را رخ نمایی کنند.
رشته ی گرافیک بهتر است یا نقاشی؟
پاسخ به این سوال را فقط خود شما میتوانید بدهید، اگر به دنبال کار بهتر هستید قطعا انتخاب شما باید رشته گرافیک باشد یا اگر به دنبال آزادانه کار کردن هستید رشته نقاشی انتخاب بهتری است، اما موضوع مهم این است که در رشته های هنری میزان مهارت و فعالیت شما اهمیت بیشتری دارد. نسبت به علاقه ی خود انتخاب رشته کنید، و مهارت لازم را کسب کنید.
هدف از ارائه این مقاله انتخاب صحیح شما است، گاه با توجه به موقعیت، علاقه و روحیات خود آنچه را که بدرد شما میخورد انجام دهید اگر شما بیشتر علاقه دارید که خودجوش و آزادانه کار کنید انتخاب مناسب نقاشی است اما اگر به دنبال کار بیشتر هستید و میتوانید مطابق آنچه که سفارش دهنده از شما میخواهد کار کنید انتخاب مناسب گرافیک است در نهایت انتخابی مناسب شماست که در آن مهارت لازم را کسب کنید و تمرین زیادی برای انجام فعالیت در آن زمینه داشته باشید.
دیدگاهتان را بنویسید